معنی بیش حساس - جستجوی لغت در جدول جو

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به عربی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به فرانسوی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به بنگالی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به اردو

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به سواحیلی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به آلمانی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به اوکراینی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به لهستانی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به چینی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به پرتغالی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به هلندی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به روسی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به تایلندی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به هندی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به عبری

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به ژاپنی

بیش حساس

تصویری از بیش حساس — تصویر بیش حساس

دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

سنگدل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

سنگدل

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

Crass, Dispassionate, Expressionless, Insensible, Insensitive, Inexpressive, Unemotional, Unfeeling

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grossier, impassible, inexpressif, insensible, sans émotions

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

грубый , безучастный , бесстрастный , невыразительный , бесчувственный , нечувствительный , бесчувственный , бессердечный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grob, leidenschaftslos, ausdruckslos, gefühllos, unsensibel, emotionslos

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

грубий , беземоційний , безвиразний , нечутливий , беземоційний , безчутний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

chamski, beznamiętny, bez wyrazu, niewyrazisty, bezczuczny, bezemocjonalny, bezuczuciowy

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

粗鲁的 , 冷静的 , 无表情的 , 无表现力的 , 无感的 , 不敏感的 , 无情的 , 冷酷的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grosseiro, desapasionado, inexpressivo, insensível, sem emoções

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grossolano, impassibile, inespressivo, insensibile, senza emozioni

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grosero, desapasionado, inexpresivo, insensible, sin emociones

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

grof, ongevoelig, uitdrukkingsloos, emotieloos

دیکشنری فارسی به هلندی